maziar karimian مازیار کریمیان 366day 366day.ir روزشمار خاطرات دلنوشته
روز شمار

(ایران) یکشنبه 1390/02/11

ایران

نوشته شده در یکشنبه یازدهم اردیبهشت 1390 ساعت 11:19 شماره پست: 292

 

فرق ایران با خارج !

کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است !

تازه در خارج کراوات هم می زنند که همه میدانند یک جور فلش و علامت راهنمای رو به پایین است !

خارجی ها همه غرب زده هستند بی همه چیز ها !

مردم خارج ، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند: یو آر … !

اما در اینجا ما همیشه در حال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل هستیم بس که مودب و بافرهنگیم! 

ما در ایران خیلی همه چیز داریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی آزادی

اما فرق اصلی ما در این است که خودمان میگوییم این ها را نداریم ، ولی مقاماتمان میگویند دارید

خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد ! آن ها برای لاک زدن جریمه نمیشوند !

در خارج هنوز نفهمیده اند که رنگ سیاه مناسب تابستان است !

خارجی ها بس که دین و اعتقاد ضعیفی دارند ، با دیدن موی نامحرم ، هیچ چیزیشان نمی شود !

اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم ! بس که محکم است این اعتقاداتمان! 

خارجی ها فکر میکنند ما در جنگ جهانی هستیم چون کوپن داریم و سهمیه بندی !

آنها وقتی جنگ جهانی میکردند همه چیزشان سهمیه بندی بود !

ما همیشه در حال جنگ جهانی هستیم ! بس که رییس جمهورها و رهبرمان منتخب ما هستند 

آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود روشن میکنند، در حالی که همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب است !

آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، بس که الاغند، در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه ندارد شاد باشد !

خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز ایرانی ها نمیداند این را !

آن ها خواننده هایی دارند که همش اعتراض میکنند بس که بی ادبند ، در حالی که خواننده های ما میخوانند همه چی آرومه بس که هنرمندهای مودبی هستند !

وقتی یکی می زنه پای چشمت رو کبود می کنه همه می گن : خدا لعنتش کنه، الهی دستش بشکنه …اما وقتی یه نفر دلتو رو می شکنه، هیچکس ازت دفاع که نمی کنه هیچ، دو تام اگه بتونه تو سرت می زنه !

 بغض بزرگترین اعتراضه، اما وقتی بشکنه دیگه اعتراض نیست، میشه التماس !

 اوایل انقلاب گفتند بچه بیاورید تا لشکر امام زمان را کامل کنیم و اینگونه بود که ما فرت و فرت بدنیا آمدیم؛ اما زهی خیال باطل! لشکر امام زمان که هیچ، دار و دسته لیان شامپو هم نشدیم! مع الوصف ما که با آن هدف متعالی بعمل آمدیم این شدیم! باید گریست بحال بچه هایی که برای یک میلیون تومان ناقابل!

البته اون اولیشم شعرو وری بیش نیست

فقط در ایران است که یک آهنگ اجازه انتشار نمی گیرد ولی شما می توانید قطعات ملودی آن را در تلوزیون دولتی بشنوید! 

خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !

مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند !

در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند !

آنجا کشیش ها و پاپ حوزه علمیه ندارند بس که بی فرهنگ هستند !

خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند ، نمی دانند ازدواج از نوع موقت چیست !

خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر ! هر 4 تا زن میشود یک مرد !

ما استاد پاک و مطهری داشتیم که استاد اخلاق بود و پسرش هم برای نشان دادن اصل و نسب پدرش ، در مجلس به یکی دیگر گفت : فیوز !

البته او قبل از فیوز یک ( پ ) هم گذاشت که ما نفهمیدیم چرا !

ما قطب جهان اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست !

ما میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط مجسمه آزادی دارند !

و هر بچه ای میداند که اصلا مجسمه یعنی هیچ کاره ! پس ما آزادی داریم ولی خارجی ها ندارند !

. . .

 چیه !؟ ضد انقلاب شدم !؟

. . .

پی نوشت : این روز شمار در تاریخ جمعه  1401/11/21  به مجموع روز شمارها اضافه شده . . .

تصویر نویسنده
مازیار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *