سه شنبه 1403/03/01
یکی از دوستای قدیمی ام به نام ویکتور هوگو چند وقت پیش حرف قشنگی زد ، گفت :
خوشبخت کسی است که، به یکی از این دو چیز، دسترسی دارد، یا کتابهای خوب، یا دوستانی که اهلِ کتاب باشند.
و به نظر من ، آدم های خوشبخت و خوش شانس کسانی هستند که توی مسیر زندگیشون آدم های خوبی را می بینند ، روز شنبه 1403/02/15 تعطیل بود و جای همه دوستان خالی از سه روز قبلش یعنی پنجشنبه 1403/02/13 رفتیم باغ ، یکی از خوشبختی ها یا خوش شانسی های این مسیر زندگی برای من صاحب باغ هست ، که امیدوارم همیشه سلامت باشه و از بقیه خوش شانسی های زندگی هم دوستانی بودند که بودند و همراهم بودند و همچنین همه دوستانی که نبودند و جایشون خالی بود .
از دمنوش آتیشی ، باقالی ، فیلم برداری غزل ، زنبور عسل ، کوکوی سبزی ، شکلات کپک زده ، قرمه سبزی ، بازی پانتومیم ، سگ سیاه سر کوچه ، چشم نفیسه ، آلوچه ، کاپشن آدیداس ، بادمجون کبابی ، سربند آبی ، هندونه ، بچه تهرون . . . نگم که خودش داستانی داره و فقط از شرایط خوشبخت و خوش شانس بودن این را بگم که کافیه در کنار دوست خوش صحبتی مثل من باشد 😉
به قول دوست قدیمی ام ویلیام شکسپیر :
بذلهگویی برازندهترین لباسی است که در یک مجلس میتوان پوشید.
پی نوشت :
1 : پیش از نیمروزِ ۳۰ اردیبهشتِ ۱۴۰۳ رئیسی برای افتتاحِ سدِّ قیز قلعهسی به آذربایجان شرقی سفر کرد. در مسیر بازگشت در جنگل دیزمار در محدوده عمومی میان ورزقان و جلفا، بالگرد حامل او دچار سانحه شد. سید محمدعلی آلهاشم امامجمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی و چند تن دیگر از همراهان او در بالگرد بودند.
گروههای امدادی بلافاصله به محل سانحه بالگرد اعزام شدند. شرایط آب و هوایی تلاش امدادرسانی به محل سانحه را با سختی روبهرو کرده بود.
صبح روز ۳۱ اردیبهشت، پس از پیدا کردن محل وقوع سانحه و یافتن لاشه بالگرد حامل سید ابراهیم رئیسی، خبر کشته شدن او و همراهانش منتشر شد.
2 : خوشحالم از خوشحالی مردم