سامورایی خسته پیکان تصمیم انتخاب maziar karimian مازیار کریمیان 366day 366day.ir روزشمار خاطرات دلنوشته داستان
روز شمار

یکشنبه 1403/10/16

صبح یکی از روزهای سال 1401 که البته نمی دونم چه روز و چه ماهی بود توی مسیر خانه به محل کار ماشینم خراب و خاموش شد پس با کمی کار فنی ماشین روشن شد ولی درست نشد ، برای برطرف کردن خرابی ماشین عصر زودتر کار را تعطیل کردم و رفتم سراغ تعمیرگاه و بعد از تعمیر ماشین یک سری هم به خونه بابا اینها زدم و بعد هم با پدر خرید و بعد هم منزل پدری و بعد هم طبق یک عادت بد و قدیمی قفل فرمون را زدم و رفتم تو و البته این موارد هیچ ربطی به داستان ما نداره ! پس یک چیز بی ربط دیگه بگم و برم سراغ اصل مطلب !

منزل پدری ، خانه ای هست سه بر و نیم !

یعنی از یک طرف خیابان اصلی و درب حیاط ، از یک طرف خیابان فرعی و درب رفت و آمد ، از یک طرف کوچه ای پیاده رو که به زحمت یک ماشین رد میشه و اون بر نیم که گفتم  فقط درب پارکینگ !

در منزل پدری نیم ساعتی از نشستنم نگذشته بود که صدایی مثل تصادف همه را از جامون بلند کرد ، همه به سمت درب که رفتیم دیدم یک پیکان آینه ها بغل را خوابانده و می خواسته از کوچه پیاده رو عبور کنه که و چون این مسیر به یک پیاده رو با ارتفاع حدود 30 سانتی متری ختم میشه پس پیکان بیچاره بین زمین و آسمان گیر کرده بود و راننده که گیر افتاده بود از همه درخواست کمک میکرد و چون کاری از دست کسی بر نمی اومد اکثراً بی تفاوت رد میشدند و در ضمن خانمی توی ماشین نشسته بود که بعد فهمیدیم باردار هست !

 

رفتم اجر آوردم تا زیر لاستیک بزاریم و ماشین به جلو بیاد که این کار بی فایده بود ، پس سعی کردیم ماشین را هل بدیم عقب که یک نفر غریبه هم پیدا شد و کمک کرد و هل دادیم و ماشین عقب رفت .

بلند کردن پیکان با رمز یا علی بود و بعد از بیرون اومدن پیکان از کوچه راننده کلی دعامون کرد که :

خیر ببینی ، دست به خاک میزنی طلا بشه

 

و خیلی وقت بود کسی اینطوری دعایم نکرده بود

 

و اما همه این مقدمه و داستان ها را تعریف کردم تا به نتیجه اخلاقی و نکته های داستان پیکان برسم :

1- زندگی مجموعه ای از تصمیم ها است که بیشتر آنها را خودمون می گیریم.

2- مسیری را نرید که مطمئن نیستید راه برگشتی وجود نداره ( فکر کنم تو فیلم پدر خوانده هم همین را می گفت ).

3- توی شرایط سخت کمک بخواهید حتی از غریبه ها.

4- همه راه حل ها را بررسی کنید.

5- توی مسیر های سخت به فکر هم سفرهاتون باشین !

6- با تشکر و دعای خیر حس خوب درست کنید.

7- یک داستان که تعریف می کنید سعی کنید مثل من کشش ندین !

8- این نوشته یکی از پیش نویس های سال 1402 بود که بدون ویرایش ثبت شد !

 

 

 

Author Image
مازیار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *