سه شنبه 1403/12/28
صبح قرار بود برم پیش ابراهیم عرب بیگی ، ماشین نداشتم ، دیر شد و ابراهیم هم کار داشت ، نشد که برم . . .
ساعت 4 ماشین را گرفتم . . .
به چهارشنبه سوری توی باغ عمه اشرف رسیدیم . . .
خیلی خوش گذشت
خیلی
و این روزها کمتر می نویسم تا بیشتر بخوانم تا بیشتر ببینم شاید بیشتر بفهمم !