جمعه 1404/03/02
روز اول
روز مصاحبه کاری و . . .
روز جمعه 1404/02/26 گفتم که مجید را دیدم و توی صحبت ها در مورد همه چیز از جمله : پادکست و ADHD هم صحبت کردیم و از فردا مطئناً به پادکست گوش خواهم داد . . .
روز دوم
همینکه سرویس داره هم از نوع مسیر و هم از نوع بهداشتی خودش جای شُکر داره و البته ناهار ظهر هم خوب بود !
امروز نتونستم غزل را ببرم مدرسه و یا از مدرسه برگردونم و بابت این موضوع عذاب وجدان دارم و فکر کنم این داستان ادامه دار بشه ولی با همه عذاب وجدانم شب فیلم بیمار انگلیسی را دیدم و بنظرم فوق العاده بود و حتماً یکبار دیگه باید ببینم چون نسخه سانسور شده بود و چون خسته بودم !
در مورد فیلم بیمار انگلیسی فقط چند موضوع را بگم که :
9 جایزه اسکار گرفته ولی جزو 50 فیلم برتر سینما نیست و آنتونی مینگلا ( Anthony Minghella) (۱۹۵۴ – ۲۰۰۸) کارگردان انگلیسی این فیلم و تدوینگر فیلم یکی از عشق های من یعنی والتر مرچ هست و متاسفانه کارگردان در سن 54 سالگی بر اثر خونریزی ، یک هفته پس از عمل جراحی گردن برای برداشتن تومور سرطانی، در لندن در گذشت یعنی . . . تو کادر درمان انگلیس !
پادکستی دارم گوش میدهم در مورد ADHD به روایت پادکست راوی و هنرپیشگی الهام سهیلی !
روز سوم
صبح توی سرویس و توی مسیر و روی یک دیوار با خط خوب نوشته بود : “ما برای یکبار ایستادن صدبار افتادیم.”
امروز سومین قسمت پادکستی که توی روز دوم معرفی کردم را تمام کردم ، پادکست ۴ قسمت هست و برنامه ریزی کردم روزی یک قسمت راحتماً گوش بدهم ، پادکست روایت حال و روز خانمی هست که متوجه میشه ADHD داره و شما هم اگه ADHD دارین حتماً گوش بدین !
و همه ما “یک ماهی هستیم که باید توی آب شنا کنیم ولی همیشه یا بعضی وقتها از ما خواستند که از کوه بالا بریم”
روز چهارم
اون نوشته ای که روز سوم خوندم روی دیوار یک مرکز بازپروری معتادان بود و امروز پادکست را تمام کردم
امروز فاضلی پرسید :
چرا الان توی این سن تو این زمان و تو این مکان . . . .؟
ناراحت شدم چون توی این سن و توی این زمان و توی این مکان نمی تونم جواب این سوال را بدهم !
فقط تا اینجا یادگرفتم چجوری زنده بمونم !
شب یک سر به یکی دیگه از تراپیست های خوشگل زندگیم زدم (در مورد تراپیست هام روز جمعه 1404/02/26 گفتم) استاد بهزاد سنمار . . .
هنوز ته دلم ناراحته و بجز دل و جیگرم ، پاهام هم تاول زده و بنظرم بجز فیلم رستگاری در شاوشنگ بهتر بود یک فیلم رستگاری در آلکاتراس را هم می ساختند.
پادکست با موضوع ADHD تمام شد و با کمک Chatgpt یک تست عالی و علمی دادم و نتیجه اش این بود که :
ویژگی های خفیف ADHD وجود داره ولی بیشتر مسائل در اثر استرس ، بی خوابی ، فشارکاری و ذهن شلوغ هست !
Chatgpt ذهن شلوغ را خیلی درست گفت ، این نوشخوارهای ذهنی و فکرهایی که دارم را اگه هر آدم سالمی داشت الان باید توی تیمارستان بستری میشد ! قبلاً پادکست گوش داده بودم و مطمئناً به گوش دادن پادکست برای بازسازی عزت نفس ، کم شدن نوشخوار ذهن ، آموزش ، پیشرفت و . . . گوش خواهم داد.
امروز ناهار خورشت قیمه بود.
روز پنجم
صبح ها برای صبحانه شیرقهوه به سبک “مازیارینو” درست میکنم و یک لیوانش را برای غزل کریمیان میزارم .
توی سرویس پادکستی در مورد سندروم تریچر کالینز به روایت پادکست راوی و هنرپیشگی فرهاد ایرانی داشتم گوش میدادم که چشمم خورد به پیامی از طرف غزل که توی تلگرام برام فرستاده بود !
پیام یک تریلر از انیمیشن زوتوپیای ۲ بود ، دیدم ، چشمام برق زد و بعد یاد سوال فاضلی افتادم
. . .
و من بابت تمام اشتباهات گذشته ام افتخار میکنم
و من بابت تمام مسیرهایی که رفتم افتخار میکنم
و من بابت تمام گذشته ، حال و آینده ام افتخار میکنم
به این می گن شفا
به این میگن بصیرت
به این میگن رستگاری
و مطمئنا حاضر نیستم جای هیچ کدام شما باشم ، حتی جای رئیس فاضلی . . .
و شما هم به خودتون و شکستها و پیروزی های خودتون افتخار کنید .
روز ششم
پنجشنبه ها صبحانه پارتی داریم و نمی دونم چرا باید نوبت من باشه ولی آش شله قلمکار خوبی بود که البته بابت سایت اینترنتی آشپزی نبود و اگه اسپانسر داشتم حتماً میگفتم چرا آش خوشمزه بود و مربوط به کدوم آشپزی هست !
و این جمله از برادرم کورش کریمیان هست که :
“دنیای جدید مجازی پر شده از ابتذال و هرچی مبتذل تر پر بازدید تر.”
و این جمله از دوستم والتر مرچ هست که :
“حتی ناپلئون هم پیروزی هایش را مدیون سردارانش است.”
و این جمله از برادرم سیامک مالوردی هست که :
” . . . سگ . . . . . . . . . . . . . . “ (به دلیل حریم خصوصی و شئونات اخلاقی قابل نوشتن نیست!)
روز هفتم
اسکار وایلد میگه :
یک هنرمند بزرگ، چیزها را همانطور که هستند نمیبیند، اگر میدید هنرمند نبود.
من و غزل امروز تنها بودیم و برای ظهر بندری به سبک هندی درست کردم که البته غزل دوست نداشت !
امروز روز عجیبیه :
روز 02
ماه 03
سال 04
و البته همه روزها عجیبه!
راستی فکر کنم چهارشنبه یعنی روز پنجم هاست سایت را تمدید کردم و اسپانسر یا حامی مالیش خودم بودم ! و امروز برگه ها و نوشته های زیر را یک کوچولو تصحیح کردم ، خوشحال میشم یک سر بزنید و نظر بدین :