سه شنبه 1404/04/03

اول از همه بگم که این کتابی که در موردش میخواهم تعریف کنم در ژانر معمایی و رازآلود هست و جوایز و افتخارات زیر را کسب کرده :

– نامزد بهترین کتاب جنایی معمایی سایت گودریدز در سال 2019
– عنوان تحسین برانگیز و منتخب نیویورک تایمز
– کتاب پرطرفدار سایت آمازون
– جزء پرفروش‌ترین کتاب‌های ساندی تایمز در چندین هفته متوالی

دوم از همه بگم که این کتاب را به پیشنهاد غزل کریمیان خواندم پس تشکر ویژه ای میکنم از این رفیق کتاب خوانم .

سوم از همه بگم که نام کتاب : نجواگر (The Whisper Man) نوشته الکس نورث (Alex North) است پس :

 چهارم از همه بگم که به هیچ عنوان داستان را اسپویل یا همان افشا یا لو نمی دهم ولی فقط بگم که : کتاب نجواگر داستان گرفتار شدن یک پدر و پسر در پرونده قدیمی قاتلی زنجیره‌ای را روایت می‌کنه که تا پیش از ربوده شدن یک پسربچه‌، به شکلی تقریباً عادی زندگی می‌کردند اما وقوع چند ماجرا همه چیز را تغییر می‌دهد و پای آن‌ها را به تحقیقاتی پیچیده و مخوف می‌کشاند و این اتفاقات و ماجرا ها آنقدر ترسناک نیست که شب ها به خودتون بترسید ولی اینقدر جذاب هست که گرفتار و اسیر اتفاقات داستان شوید و البته برای من هر زمان که اراده می کردم می تونستم کتاب را ببندم و به کارهام برسم و صدالبته بجز 50 صفحه آخر کتاب که ساعت 3:30 دقیقه بامداد شروع به خواندن کردم و هوا روشن بود که کتاب را تمام کردم !

پنجم از همه بگم که در دوم از همه گفته بودم متشکر غزل کریمیان و اینجا باید تشکری هم بکنم از نویسنده کتاب نجواگر یعنی الکس نورث که میگن این اولین کتابش بوده و چون اینترنت قطع هست نمی تونم زیاد در موردش بگم و همچنین تشکر کنم از میلاد بابانژاد ، الهه مرادی از ترجمه روان و قشنگشون و همچنین تشکر کنم از انتشارات نون و همچنین تشکر کنم از کلیه دوستان ، آشنایان ، فامیل های وابسته ، . . .

ششم از همه بگم که برای حُسن خِتام چند جمله از کتاب را براتون بگم از جمله ، جمله اول داستان :

“ وحشتناک ترین کابوس هر پدر و مادری دزدیده شدن فرزندشان توسط فردی غریبه است. اما از لحاظ آماری، این اتفاقی به شدت نادر است. در واقع، بچه‌ها بیشتر از جانب اعضای خانواده خودشان و پشت درهای بسته مورد آزار و اذیت قرار می گیرند.“

و

“ اگر کنار شمشیر زندگی کنی ، با شمشیر هم خواهی مُرد. “

و

“ هیچ کس ، حتی یکبار هم که شده ، نباید جهنم را به چشم ببیند. “

و

. . .

و شش و نیم از همه بگم که بعنوان خواننده کتاب خیلی دوست داشتم از اون زهره ماری های که پیت میخواست بخوره توی ایران بود تا  . . .

پی نوشت : توی  جمعه 1404/03/30  گفته بودم در مورد کتاب نجواگر خواهم گفت و خواهم نوشت پس گفتم و نوشتم باشد که ببینید و بخوانید و پند گیرید شاید رستگار شوید !