سه شنبه 1401/03/03
بعد از کار رفتم شاهین شهر یک سر به بابا اینها بزنم ، کمک های مردمی و سهمیه کله پاچه همچنین فسنجون ، بابا در حالی که داشت نون خشکه …
میخورد گفت : یک روز بیا این پوریا را بزن .
من : پوریا ! ، چرا !؟ چیکار کرده !؟
بابام : پوریا طبقه بالا
من : طبقه بالا !؟ ، آهان توری ها ، باشه یک روز میام درستش میکنم ، پوریا را هم اگه خواستین میزنیم 😉
… و اما بحث شد در مورد وضعیت مملکت و نحوه مدیریت مسئولین و برخورد مردم ، نه من نه کورش آدم های مذهبی نیستیم ولی کورش جمله قشنگی از علی ابن ابی طالب گفت :
مردم به دولت مردان خود شبیه تر هستند تا به پدرانشان.
توی راه برگشت به خونه یاد داستانی افتادم که شاید دلیلی باشه بر صحت حرف کورش یا صحت حرف علی ابن ابی طالب و اون داستان در مورد نادر شاه اینه که :
توی یکی از جنگ ها ، نادر شاه میبینه یک پیره مرد مثل شیر افتاده توی دشمن و همه دشمنا را آره . . . ، بعد جنگ میگه این پیریه را بیارین ببینم کیه ، پیر مرد را میارن و نادر شاه میگه : هان داداچ ! خیلی گرد و خاک میکردی !؟ بچه کوجایی !؟ که اینقدر شجاعی !؟ نکنه پدربزرگ پسر شجایی !؟
(البته نادر شاه اینجوری نگفته و راوی یک مقداری لوس بوده)
پیرمرد بعد از احترام میگه اهل اصفهان هستم.
نادر شاه میگه زمانی که اشرف و محمود افغان به اصفهان حمله کردند کجا بودی !؟
پیر مرد میگه : من بودم اما تو نبودی
…
و نتیجه اخلاقی ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، هنری ، فرهنگی :
- شاید انقلاب جمهوری اسلامی مردم ایران نتیجه ایجاد تغییراتی بوده که پهلوی انجام داده !
- شاید جنگ ، فقر ، انزوای سیاسی مردم و دولت نتیجه . . .
بگذریم ، پوشال کولر خریدم به 60 هزار تومان و تصویر این نوشته تزیینی است !