چهارشنبه 1403/11/17
ساعت 8 شب ، خسته ولی پر انرژی از باشگاه اومدم بیرون ! یک نگاهی به گوشیم کردم ، نفیسه یک لیست خریدِ بلند بالا برام پیامک کرده بود :...
سه شنبه 1403/11/16
امروز صبح رفتم خون دادم ، خون با حرف اول خ و نَه ج و نَه ن و نَه حتی ک ! امشب خواهران کارامازوف را دیدم ! بوی دود...
دوشنبه 1403/11/15
دوشنبه 1403/11/15 زندگی جریان دارد ! و ما در جریان زندگی نیستیم ! و جریان زندگی امروز بُرد مرا از بازار حسن آباد تا پشت مسجد شاه ! امروز :...
یکشنبه 1403/11/14
یکشنبه 1403/11/14 زندگی جریان دارد ! و ما در جریان زندگی نیستیم ! و سیامک هم می نویسه ! و شاید همه باید بنویسند ! و نهال نارنگی استاد اصغر...
شنبه 1403/11/13
شنبه 1403/11/13 زندگی جریان دارد ! و ما در جریان زندگی نیستیم ! و امروز به باشگاه نرسیدم ولی خوب بود ! و همچنین اُملت با ابراهیم عرب بیگی ....